عرشیان

خـــوش آمـدیـــد

عرشیان

خـــوش آمـدیـــد

عرشیان

وبلاگ عرشیان وبلاگی است برای قدمی به سمت خدا برداشتن و آمادگی برای ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وعرشی شدن
باشد که در رکابشان سربازی کنیم.

پیوندها

از آنجا که هیچ دین آسمانی استمناء را تجویز نکرده است و پیروانش به همین لحاظ آن را گناه و عاملش را گناهکار می شناسند از این رو حتی برای یک مرتبه، استمنا کننده احساس گناه میکند و احساس گناه همان نیروی تبدیل شده به تنفر از خود است و کسیکه حتی یک نوبت از خود متنفر شود جسم خود را براهی دون رضایت روانش روان ساخته و در نتیجه دچار تزلزل شخصیت شده و اگر عمل مذکور تکرار شود مبدل به اسکیزوفرنی (یا شیزوفرنی) که ما آنرا برای ساده کردن عبارت جنون جوانی میگوئیم میگردد که عاری از هر گونه فعالیت انسانی است.
درست است که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت همانگونه که آمار نشان داده حتی برای یک مرتبه استمناء کرده اند و در برابر اشخاص مبتلا به جنون جوانی بسیار رقم کمی را نشان میدهد اما مسئله ای را که اخیرا شناخته شده و همانند کلیه مسائلی که در زیر گفته خواهد شد متدین و بیگانه را مشمول آن خواهد ساخت بشرح زیر میباشد:
قبل از جنون جوانی مرحله درون گرایی است و کسیکه استمناء کرد چه معتقد و چه بی اعتقاد همینکه از خودش به جای همسری که باید آرامش بخش وی بوده باشد استفاده نمود، برداشت از خود بجای همسرش سبب در خود فرو رفتن و از خود برداشتن و انتخاب عزلت میشود که تشدید کننده آن هم مهیاست زیرا محل پنهانی برای انجام استمنا عمل را بهتر و گواراتر جلوه اش خواهد داد و بدون مزاحم کار به لذت بلکه بنظر وی به ثمر میرسد.
هرچند کسی که یک مرتبه استمناء کرده بدون شک با جنون جوانی و درون گرائی نمیتوان پیوستگی اش داد اما:
هر عمل یا گناه برای اولین مرتبه کلید خانه آن عمل یا گناه محسوب میشود و ظرف سالم را شکسته میسازد.
شما از آنجا که برای مادر خود احترامی قائلید و هرگز حاضر نمیشوید بوی دشنام دهید با آنکه یک مرتبه دشنام دادن به وی نه زیان جسمی وارد میسازد نه روحی آیا حاضر بدشنام دادن بوی خواهید بود؟ حتی ممکن است بشما ارفاق کرده اجازه دهیم قبلا از مادرتان اجازه گرفته و پوزش خواهی نیز بنمایید و سپس دشنام دهید. آیا حاضرید؟
اولین ارتکاب به گناه کلید خانه گناه است و آنقدر اثر فتح البابی دارد که ناراحت کننده و گاه کمر شکن میباشد. کسیکه اتومبیل زیبا و قشنگ خود را از کمپانی تحویل گرفته و مدتهاست در آن لمیده و هر کجا خواسته رفته، همینکه گناه را از اتومبیلش دید یعنی اولین عیبی که از ماشین سر زد، دلش میشکند و میگوید ای وای که خرج شروع شد و سد شکسته گردید:
بدن بر فطرت آرمیده و بر نواری از اعتدال چرخیده اینک فقط یک دست دهنده و عطا بخش که بوی ارزانی داشته اند از پایش دراز شده و استمناء کرد ای وای که ماشین خرجش و کسرش آغاز گردید و بوی آلودگی های بعدی بمشام رسید. برای آزمایش یک عده جوان نورس را که هرگز استمنا نکرده بودند انتخاب کرده و بدو دسته مساوی تقسیمشان نمودند. به صد نفر از یک دسته پس از آنکه روزهای متوالی از عادت به استمنا و زیانهای جسمی و روانی مترتب بر آن شرح داده شد و گوشزد گردید که چه زیانهایی دارد ضمن آنکه از همه تعهد گرفتند استمنا را تکرار نکرده و فقط برای یک مرتبه عمل نمایند پس از مدت کوتاهی مشاهده گردید در میان کسانیکه یک مرتبه آزادی عمل یافتند اشخاص مبتلا فوق العاده بیشتر از دسته دیگر است و قبلا شرح دادم همان اولین ارتکاب قبح عمل را از بین میبرد و عامل ملاحظه خواهد نمود نه تنها زیانهای جسمی و روانی را نمی بیند بلکه لذتی هم میبرد و کاری موافق طبع بر عصیان آرمیده اش صورت انجام میپذیرد اما از عاقبت آن در دراز مدت بی خبر است.
فرد در برابر اجتماع انسانیت ناچیز است و مسئله گناه، آلوده کردن اجتماع است و اگر میتوان به یک فرد اجازه داد - اجتماع بزرگ هم از افراد تشکیل میشود - آری همان یکنفر معتاد شود میتوان به یکنفر هم که اجتماعی از سلولهای تناسلی است اجازه داد استمنا نماید.
ممکنست گفته شود یک مرتبه خود ارضایی برای کسیکه شبهای متوالی احتلامی برایش رخ میدهد چگونه تلقی میشود و این زیادت احتلام مانند این نیست که شخص به تعداد زیاد از قوه جنسی استفاده کند؟
فقط میتوان فرض نمود که یک مرتبه بیشتر محتلم شده است؛
با توجه به اینکه قطعی و مسلم گردیده است که بسیاری از حیوانات حتی ماهی و گربه و ... خواب میروند و خواب میبینند و خواب دیدن از اصول مسلم تکامل مغزی است احتلام شبانه صورت دیگری دارد، مغز سیر تکاملی خود را میپیماید که انزال صورت میگیرد، اما مبتلا به استمناء انرژی عقلانی خود را در زمان اشتغال براه سد کننده تکامل کشانده و در حالی که دارنده آمال و آرزوهای شیطانی و مخالف مسیر عمل خواب دیدن است برداشت میکند و چه بسیار زیبا و عالی فرموده اند نبی گرامی که چون آلت سفت شد دو ثلث عقل از دست رفته است (اذا قام الذکر ذهب ثلثا عقله) (1) یعنی اگر ثلث مانده توانست عقالی بپای عامل برند موفق به جلوگیری میشود و الا به دنبال نعوظ یا استمنا هست یا زنا یا .... و بهر صورت نوعی بی عقلی.
هیچ اجتماعی اجازه میدهد یکنفر که جزئی از اجتماع است حتی برای یک لحظه دو ثلث عقلش را از دست بدهد؟
زنا برداشت از طرفین است، لواط برداشت از طرفین است، استمناء برداشت از خود، و نمیتوان آمیزش که حق فطری افراد اجتماع است با استمناء که ضایع کردن حتی حق خود بطور مستقیم و حق دیگران غیر مستقیم است مقایسه نمود؛
مصیبت بارترین استمناء حتی برای یک دفعه آن است که خدای ناکرده برای شخصی روی دهد که در تلاش برای دور شدن از گناه و در صدد انتخاب راه کمال و سعادت بوده است که ناگاه متوجه میشود توقفی در پیشرفتش با ارتکابی که از آن خلاصی نتوانسته روی داده است (البته این مسئله در نزد کسانیکه استمناء را گناه میدانند معتبر است و دیگران را بطرز ناخودآگاه دور میسازد)
اولین استمنا نه تنها فتح باب گناه است بلکه جستجوگر انتخاب راه گناه میباشد و روایتی بدین مضمون داریم که در بهداشت روانی از آن بحث خواهم کرد: مردی گناهکار که ادعا داشت برای اولین مرتبه است که آلوده به گناه شده نزد امام اقرار بارتکاب نمود. امام فرمود خدای متعال ستارالعیوب است و بزودی عیب کسی را آشکار نمیسازد و کمتر کسی در ارتکاب اول گرفتار می گردد و زبان به اقرار میگشاید.(نظر امام به این بوده که شخص اگر ارتکاب اولش بود اراده خداوند از فاش شدن آن جلوگیری می کرد)کسی که میخواهد برای اولین بار زنا کند نه تنها فتح باب کرده بلکه جستجوگر بوده و در تهیه مقدمات و تشریفات گناه کوشیده و راه گناه کردن را هموار ساخته است، یعنی برای دفعه اول لرزیده و ترسیده و پنهان شده و در تاریکی راه رفته و به پدر و مادر دروغ گفته و بدوستان حقه زده تا بگناه رسیده اما برای دفعات بعد راه مراجعه را شناخته و هموار ساخته است.
اولین استمناء هم گناه است و هم مقدمه گناه و هم از تشریفات گناه و عجیب اینست در بین کسانیکه حتی یکمرتبه استمناء کرده اند وطی در دبر زن را خوشایند است زیرا مهبل نمیتواند فشاری که برای اولین استمناء به آلت وارد آمده و لذت بخشیده وارد سازد و مگر در روانشناسی باثبات نرسیده اولین برخورد لذت بخش همیشه پایه و زیر بنای لذت بخشی های بعدی است تا آنجا که برای شخص اگر اولین معاشقه با زنی که چشم معیوب دارد بوده باشد همیشه انتخاب چشم مشابه برایش آرزو و امید است و این توانایی تداعی زنای ذهنی در مغز است و کسیکه برای اولین مرتبه بجای جنس مخالف، خود را برای استمناء انتخاب کرده یعنی برداشت لذت از خودش بوده و بهمان اندازه درون خودش فرو رفته و حتی برای یکمرتبه تا یک اندازه درون گرائی و درون رفت را انتخاب کرده و موضوع درون گرائی آنقدر اهمیت دارد که حتی مکتبداران سوای مکاتب آسمانی هم آنرا نوعی ابتلای خطرناک برای بشریت محسوب داشته و میگویند در نتیجه درون گرائی شخص دور از اجتماع، ترسو، حساس و ... بار خواهد آمد.
از آغاز تا پایان که مرد و زن خود را آماده آمیزش مینمایند بهر قسمتی و حتی جزئی از رفتار و اعمالشان چه ارادی و چه غیر ارادی توجه شود، می بینیم همه و همه برای آمیزش مشروع در نهادشان بودیعت قرار داده شده است.
نعوظ را بنگرید که در هر حیوان به تناسب ابزار و آلت آمیزشی هر دو جنس نر و ماده آفریده شده (سبحان الله – تا حالا اصلا به این موضوع دقت نکرده بودم) تا آنجا که عمل مخصوص سگ که پرش منی بطرف رحم لازم نمیباشد حیوان بدون وزیکول سمینال خلق شده است اما آدمی دارای عضو مذکور میباشد تا منی به طرف رحم با جهش ریخته شود و در موارد احتمالی که آلت های کوتاه یا ... از آن جمله است باز هم قانون صیانت از نسل برتر باشد و آلت کوتاه یا... را با پرتاب منی بدهانه رحم جبران کند و اگر عیبی در کار نبود باز هم نطفه بسوی جایگاه مخصوصش سوق داده شود اما کسیکه یک مرتبه جلق زدن را عیب ندانست باید پرسید نعوظ و جهش و انزال برای این خلق شد که تو با دست نوازش دهی و لذت ببری و بپرانی؟! و کجای ساختمان اعضاء تناسلی مجوزی برای یک مرتبه جلق زدن است؟!
در بحث بسیار مختصری که از لواط خواهم کرد به اثر ضد میکروبی مایع پروستات اشاره خواهم نمود اما مگر ضد میکروبی بودن آن برای حفاظت کرمک ها از متجاسرین است یا برای اینکه جلق زده شود؟!
باز باید تاکید کنم: یک مرتبه جلق زدن یعنی کلید عمل مذکور را بکار بردن و راه کمال و تکامل را سد شدن و عملی را بر خلاف فطرت انجام دادن و صدمه به جسم و جان وارد ساختن و روح عصیان در برابر مقررات را پرورش دادن و به درون گرائی تمایل یافتن و اگر شخص معتقدی است بعلت بی ضرر معرفی کردن آن بوسیله نفراتی و از همه مهمتر گناه بزرگ را ناچیز انگاشتن.
انعطاف پذیری انسان از یک طرف که عقل را در مواردی از دست بدهد مانند مستی از خمر – مستی از نعوظ- مستی از هوا و هوس- مستی از مکنت و ریاست در برابر آنچه از عقلش خواسته اند آیا کافی نیست که درباره استمناء حتی برای یک مرتبه گفته شود نبی گرامی فرمودند اذا قام ذکر الرجل ذهب ثلثا عقله و در مقام مقایسه با شخص مست از الکل که در حال مستی بکلی عقل ندارد یا شخص مست از موارد قلمداد شده دیگر که سراسر سال را در وضعی که عقل را در غل و زنجیر کشیده بسر میبرد شخص در حال نعوظ اگر ثلث باقیمانده عقلش توانست او را مهار کرده و نجات دهد که هیچ و الا برای بد معرفی کردن حتی یک مرتبه استمناء که نعوظ بلا ثمر هر ضرری را در بر دارد همین حالت ذهب ثلثا عقله و از دست دادن دو ثلث عقل اگر برای چند ثانیه هم هست کافی میباشد و باز این قسمت را با بحث چند مرتبه تکرار شده خود پایان دهم.
در رحم شناور بودی دست و پا داشتی که بکار شنا نمیاید و در محیط تنگ رحم زائد و اضافی بنظر میرسید بعد معلوم شد که در این جهان آنها را لازم داری اما نه برای استمناء ! در این جهان تنگ که فرصتت نیست از آن فرار کرده بماه و مریخ بروی باز فکر و عقلی زیادتر به تو داده اند که بعد ها معلومت خواهد شد عقل برای جهان دیگر بوده است تا ترا به سعادت برساند ( العقل ما عبد به الرحمن واکتسب به الجنان).
به یاد دو روایت حضرت باقر افتادم، به اوضاع و احوال خودت و آنچه با ثواب و عقاب ارتباط داری و از پیش فرستاده ای بیندیش که فرمود: - عجبا لمن یحتمی من الطعام مخافه الداء کیف لا یحتمی من الذنوب مخافه النار- ( درشگفتم از کسانی که از غذای فاسد پرهیز میکنند که نکند بیمار شوند اما از گناه نمیپرهیزند که خوف در آتش افکندنشان میرود) – عجبا لمن یتفکر فی ماکوله کیف لا یتفکر فی معقوله – ( عجبا که آدمی به خوردنیهایش و آنچه رشد جسمی اش را در خور است توجه میکند اما درباره آنچه رشد روانیش را سبب میشود نمیاندیشد).
آیا دست را در رحم از پیش برای تو خلق کرده اند که بیائی و چون رشید و بالغ شدی آنرا بکار جلق زدن ببری.
اصولا فرمول کلی اسلامی است که مرد نباید بشکل و وضع زن درآید از اندکش که زیور و زینت کردن و لباس زنانه پوشیدن است تا جائیکه خودش را بجای زنی بکار استمناء گرفتن باشد و در نوع بسیار دور از حق و فطرت، خود را بجای همسر در اختیار دیگری قرار دادن.
زن خود را مرد نما کردن یا مرد خود را نامرد نشان دادن استمناء نیست که طرفدارانی داشته باشد حتی همه روانشناسان متفق القولند زن مبتلا به استمنا بلکه استشها و مرد مبتلا اگر تمایل به نمائی طرف دیگر داشت یعنی اگر مثلا دختری بود که لباس مردانه می پوشید یا جوانی که موی زنانه داشت درمان کردنش سخت تر است و عوارض دیگر که شرح خواهم داد.

پی نوشت ها :

1.جامع السعادت نراقی جلد 2 صفحه 10 چاپ نجف

منبع:شهید دکتر سید رضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر

  • محمدحسین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">